هیچکس نمی داند...

هیچکس نمی داند چقدر جای شادی بی سبب در دلم خالیست

هیچکس نمی داند چقدر جای شادی بی سبب در دلم خالیست

خسته اونی نیست که خوابیده
خسته اونیه که نمی تونه بخوابه

ماضی بعید
ماضی خیلی خیلی بعید
دلم برای یک حال ساده تنگ شده است

بزرگترین موفقیت زندگی ام این بوده که با چشم های خودم ببینم
که چه طور فراموشم می کنند

گاهی هیچکس را نداشته باشی بهتر است
داشتن بعضی ها، تنها ترت می کند


یک دوست خیالی که واقعا دوستت باشه
خیلی بهتر از
یک دوست واقعی که خیال می کنی دوستته

جالب است ثبت احوال همه چیز را در شناسنامه ام نوشته است به جز احوالم

ماهیگیر دلش سوخت
این بار ماهی بود که از تنهایی قلاب را
رها نمی کرد...

سکوت همیشه به معنای رضایت نیست
گاهی یعنی خسته ام
از این که مدام به کسانی که هیچ اهمیتی برای فهمیدن نمی دهند
توضیح دهم.

مــــردم ایــــن شـــهر چقـــدر خوبنـــد !
دیدنـــد کـــفش نـــدارم ؛
برایـــــم پاپــــوش درســـت کـــــردند … !!!
